نمی دانم چرا دعاهای من اصلا مستجاب نمی شود، تمام حاجاتم هم مشروع است، گاهی به خدا التماس هم می کنم ولی سودی ندارد، خدا را به ائمه معصومین(ع) هم قسم می دهم ولی سودی ندارد؟ نمیتوانم با این سخن که هرچه دعا می کنم مصلحت من نیست که مستجاب شود، قانع شوم، آیا مثلا داشتن شغل مصلحت یک جوان نیست؟

اغلب کسانی که در مورد اجابت دعای خود اعتراض می کنند و می گویند چرا دعایم اجابت نمی شود از ضعف نگرش در این زمینه رنج می برند. اگر انسان نگرش درستی نسبت به دعا داشته باشد هم دعا می کند و هم آرامش دارد و نگران چیزی نیست. در این راستا ذکر چند نکته در پاسخ به سؤال شما لازم و ضروری است؛ تقاضا دارم هر نکته را چند بار با دقت، مطالعه کنید:
- انسان به هنگام دعا کردن، فقط باید خدا را با قلب و زبان، بخواند و از خدا طلب برآورده شدن حاجت را داشته باشد. گاه انسان در دعا با زبان، خدا را می خواند، ولی در قلب چشم امید به خلق خدا دارد. این خود مانعی است بر سر راه استجابت دعا.
- در هنگام دعا باید «مضطر» بود. مضطر همچون کسی است که در دریا خود را در حال غرق شدن می بیند و برای خود پناهی جز خدا نمی یابد؛ در این صورت چگونه خدا را می خواند؟
- دعا کردن آدبی دارد که اگر رعایت شود دعا در معرض اجابت قرار می گیردو خدای متعال هم وعده اجابت داده است اما اولا خدای متعال روی مصالح و حکمت خود کار می کند و ثانیا وعده اجابت او در حد اقتضا است نه علیت. یعنی اگر مانعی در کار نباشد اقتضای اجابت دارد و این به این معنا نیست که دعای ما علت حتمی اجابت باشد و خداوند را مجبور به اجابت کنیم.
- یکی از شرایط مهم دعا تلاش و کوشش خود شخص برای تحقق خواست هایش است. دعا در صورتی اجابت می شود که خود شخص تمام تلاش خود را برای هدف اش کرده باشد و در این زمینه کوتاهی صورت نگرفته باشد.
-اجابت ممکن است تا مدتی به تاخیر بیافتد و این به معنای عدم اجابت نیست.
- مومن تسلیم خدا است ما نباید با دعا کردن روح تسلیم را از دست بدهیم و مانند بچه ها بر خواسته خود پافشاری کنیم. وظیفه ما دعا کردن و درخواست از خدای متعال است و اقضای ایمان و توکل و تسلیم این است که نتیجه نهایی امور را به خداوند بسپاریم.
- وقتی دعا می کنیم باید باور داشته باشیم که خداوند اگر مصلحت بداند حتما حاجت ما را می دهد.
- ممکن است خداوند برای «امتحان بنده»، حاجت او را ندهد، یا به تاخیر اندازد. آیا فقط زمانی که خداوند حاجت ما را بدهد به او ایمان داریم؟ آیا اگر در برآورده شدن حاجت تاخیر افتد، اعتماد ما به خدا کم رنگ می شود؟ و یا بقول فرمایش شما به او بدگمان می شویم؟
بدبینی به حضرت حق، که وجودش خیر محض است و از هر گونه خطایی مبری است، از ضعف ایمان است و شاید این ضعف شما در ایمان فقط با عدم استجابت دعا خود را نشان می داد؛ لذا خداوند مهربان، قبل از اینکه فرصت ها از دست برود عیب شما را به شما نشان داده است تا آستین همت را بالا زده، این ضعف را برطرف کنید!
- گاه ممکن است دعا مستجاب شده، اما زمان آن نرسیده باشد. حضرت موسی (علیه السلام) آل فرعون را نفرین کرد و خداوند اجابت کرد اما بنا بر مصلحت الهی، چهل سال طول کشید!
- چرا هر گاه دعا مستجاب نمی شود به گردن خدا می اندازیم؟ شاید ما کاری کردیم که دعایمان به اجابت نمی رسد؟ اگر در دل، باور کنیم که همه نقصها از ما است، مشکل حل می شود. حضرت یونس نبی (علیه السلام) گفت: «انی کنت من الظالمین» سپس دعایش مستجاب شد؛ «فاستجبنا له و نجیناه من الغم و کذلک ننجی المومنین»
گاه انسان «گمان » می کند که اهل گناه نیست؛ در حالی که مرتکب گناهان می شود ولی خود نمی داند. ما گاهی گمان می کنیم تنها با ترک دزدی، زنا و... وخواندن نماز و گرفتن روزه و... از گناهان دور شده ایم؛ در حالی که ممکن است پدر و مادر از ما راضی نباشند و ما نسبت به آن ها بی توجه باشیم.
در روایات اسلامی آمده است که: اگر والدین به صورت شما زدند، بدون ذره ای ترش رویی، طرف دیگر صورت را به آن ها نشان دهید و آمادگی خود را برای سیلی دیگری اعلام دارید! و یا در روایتی دیگر فرزند را غلام حلقه بگوش والدین می داند؛ براستی آیا ما در ارتباط با والدین، اینگونه رفتار کرده، مانند غلام حلقه بگوش از آن ها اطاعت می کنیم؟!
و یا ممکن است تنها با زبان خود کسی را آزرده باشیم (بویژه محارم). شکستن دل دیگران خود از گناهان بسیار بزرگ است که چه بسا به آن توجه نداریم. و یا برخی نماز می خوانند ولی توجهی به اداء نمازهای قضا ندارند.
لقمه ی ناپاک و حرام و ندادن خمس و زکات مال، هم از جمله گناهانی است که کمتر کسی به آن توجه دارد.
- باید دید دعا چه دعایی است؟ آیا درخواست های ما از خداوند درست است یا خیر؟ بعنوان مثال: ممکن است برای ازدواج، فلان فرد مشخص را مد نظر گرفته، با اصرار از خداوند می خواهیم که دعای ما را اجابت کند؛ در حالی که خدای حکیم و عالم به غیب می داند که همان فرد، در خانه بداخلاق بوده، یا دو سال دیگر تصادف کرده و از دنیا می رود و ... این ازدواج به صلاح شما نیست.
پس در دعا نباید برای خدا، تعیین تکلیف کرد بلکه از او بخواهیم به هر طریقی که خیر مااست مثلاً شرایط ازدواج را برایمان فراهم کند.
شما دوست خوبم تنها به یک حاجت خود – داشن شغل – اشاره کردید؛ در این رابطه دو سؤال از شما دارم و پاسخ آن را به عهده ی خودتان می گذارم:
1- آیا از همه ی توان خود برای تحصیل، استفاده کرده اید؟ برخی از بزرگان با گرسنگی و نبود امکانات اولیه به هیچ وجه تحصیل را کنار نگذاشتند.
2- آیا حاضرید با کارگری و بقول معروف از صفر شروع کنید یا اینکه از شغل های پایین عار دارید و منتظر شغلی هستید که در دید مردم محترم باشد؟ شهید رجایی هم درس خود را می خواند و هم در کوچه و خیابان دست فروشی می کرد!
- برخی معنای «صلاح» را بد فهمیده اند؛ تصور می کنند اینکه می گوییم: خدا صلاح نمی داند نعوذ بالله یعنی خدا دلش نمی خواهد! در حالی که وقتی می گوییم صلاح خدا نیست فلان دعا اجابت شود یعنی «خیر ما در عدم استجابت آن دعا است». مانند پدری که با علم به اینکه اگر به فرزندش پولی که درخواست کرده را به او بدهد، به سمت اعتیاد رو خواهد آورد، لذا از دادن پول به او امتناع می کند و می گوید به صلاحت نیست.
پس اگر درک درستی از معنای «صلاح» داشته باشیم نه تنها ناراحت نمی شویم بلکه با رغبت و طیب خاطر امور خود را به او که مهربان ترین مهربانان است و به بندگان خود به اندازه ی پوسته ی نازک روی هسته ی خرما هم ظلم نمی کند، می سپاریم.
- از خدایی که «فعال مایشاء و قادر متعال» است نباید طلبکارانه چیزی خواست. یادمان باشد او خداست و ما بنده؛ او مولاست و ما عبد؛ لذا بنده از مولای خود، هیچ طلبی ندارد! بنده تنها می تواند از مولای خود، درخواست کند؛ اگر مولا عطا کرد، از فضل و کرم اوست؛ اگر عطا نکرد، از حکمت اوست؛ پس طلبی در میان نیست. (دقت کنید)
خیلی ها با یک «یا الله» و یا با یک «صلوات» حاجت گرفته اند چون در زندگی مسیر عبودیت را طی کرده و خود را در لفظ و عمل، بنده ی خدا می دانند.
داستان آن باربر اصفهانی را شنیده ای که وقتی بچه از بالا به زمین در حال سقوط بود، با یک اشاره، کودک در بین زمین و آسمان توقف کرد و آهسته آهسته به آغوش او آمد؛ وقتی از او علت این کرامت را پرسیدند گفت: «عمری هر چه خدا گفت گفتم چشم و انجام دادم، حالا من به خدا گفتم: خدایا مادر این بچه را داغدار نکن، او هم اجابت کرد (او گفت: چشم).
دعا نشان از فروتنی، تواضع، خاکساری، خشوع و خضوع به درگاه موجودی عزیز و مقتدر، توانا و بلند مرتبه است در مقام دعا باید دانست که «من» هیچ نیست و هر چه هست«اوست» باید باور کرد که من مخلوقم و او خالق من ذلیلم و او عزیز.

یکی از پرسش‌هایی که همواره برای بندگان مومن خدا مطرح‌ می‌شود این است که چرا گاهی دعاها و خواسته‌های ما برآورده و مستجاب نمی‌شود؟ این مساله عوامل زیادی دارد که پاسخ آن را در کلام معصومین(ع) جستجو می‌کنیم.

امام علی(ع) در پاسخ به این سوال که خداوند فرموده:«ادعونی استجب لکم؛ بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را» پس چرا دعا می کنیم ولی دعایمان اجابت نمی شود؟ فرمود: زیرا دل های شما هشت خیانت کرده است:

1. شما خدا را شناختید اما حق او را چنان که بر شما واجب است ادا نکردید. بنابراین، شناخت شما به کارتان نیامد.

2. ایمان به رسول خدا(ص) آوردید، اما با سنت او مخالفت کردید، پس فایده ایمان شما چیست؟

3. قرآن را خواندید ولی عمل نکردید.

4. گفتید از آتش جهنم می‌ترسید اما در هر وقت با گناهان خود بدن های خود را آماده عذاب ساختید.

5. اظهار تمایل به بهشت کردید اما کاری که شما را از بهشت دور می‌کند انجام دادید.

6. از نعمت‌های خدا استفاده کرده ولی سپاسگزاری نکردید.

7. خداوند شما را به دشمنی شیطان امر کرده، شما با زبان با او دشمنی کردید ولی در عمل با او مخالفت نکردید.

8. عیب‌های مردم را جلوی چشم خود قرار دادید اما عیوب خود را پشت سر انداختید.

با توجه به این امور چگونه انتظار اجابت دعا دارید. پس خودتان را اصلاح و تقوا پیشه کنید تا دعاهای شما مستجاب شود.1

امام صادق(ع) نیز در پاسخ به گروهی که از آن حضرت پرسیدند: چرا ما دعا می‏‌کنیم، امّا مستجاب نمی‏‌شود؟ فرمودند: " چون کسی را می‏‌خوانید که نمی‏‌شناسیدش2".

همچنین پیامبر خدا(ص) در این باره می‌فرمایند: "همانا بنده دستش را (برای دعا) به درگاه خدا بالا می‏‌برد در حالی که خوراکش حرام است؛ با چنین حالی، چگونه دعایش مستجاب شود؟3".

امام علی(ع) درباره این که چه حکمت‌هایی در تأخیر استجابت دعاست؟ می‌فرمایند:" تأخیر در اجابت دعا تو را نومید نگرداند؛ زیرا که بخشش (خداوند) بسته به نیّت تو است؛ چه بسا که در برآوردن خواهشت تأخیر شود، تا بدین وسیله خواهنده را پاداش بزرگتر و امیدوار (به بخشش الهی) را بخشش بیشتر دهد؛ بسا باشد که چیزی بخواهی و به تو داده نشود امّا دیر یا زود بهتر از آن به تو داده شود، یا برای خیر و مصلحت تو از تو دریغ شده است. و بسا خواسته‏‌ای که اگر برآورده شود موجب نابودی و تباهی دین تو گردد4".

آن حضرت همچنین فرمودند: "خداوند عز و جل به عیسی بن مریم علیه‏‌السلام وحی فرمود: به اشراف بنی اسرائیل بگو که ... من دعای هیچ یک از شما و هیچ یک از کسانی را که حقّی از مخلوقات مرا به گردن دارند، اجابت نمی‏‌کنم5".

امام باقر(ع) نیز در بیان موانع استجابت دعا می‌فرمایند: "(گاه) بنده از خداوند حاجتی را می‏‌خواهد و از شأن خداست که آن را در آینده‏‌ای نزدیک، یا با تأخیر برآورده سازد؛ امّا بنده بعدا مرتکب گناهی می‏‌شود. پس، خداوند تبارک و تعالی به فرشته می‏‌گوید: حاجت او را برآورده مساز و او را از آن محروم گردان؛ زیرا که او خود را در معرض خشم من نهاد و مستوجب محرومیت از سوی من شد6".

رسول مکرم اسلام همچنین فرمودند: "بدانید که خداوند، دعایی را که از دلی غافل و بی‏‌خبر باشد، نمی‏‌پذیرد7".

سخن پایانی اینکه
در هر شرائطی راضی به رضای خدای مهربان، حکیم، رؤوف و عالم به غیب باشیم. امام حسین (علیه السلام) در بدترین شرائط ظهر عاشورا، در حالی که همه عزیزانش را از دست داده، در حالی که زخمی و تشنه است و زن و فرزندانش در محاصره دشمن هستند می فرماید: رضا به قضائک، تسلیما لامرک، لا معبود سواک ...

منابع:

1- أعلام الدین: 269 منتخب میزان الحکمة : 196

2- بحار الأنوار: 93 / 368 / 4 منتخب میزان الحکمة : 196

3- إرشاد القلوب: 149 منتخب میزان الحکمة : 196

4- کشف المحجّه: 228 منتخب میزان الحکمة : 200

5- الخصال: 337 / 40 منتخب میزان الحکمة : 196

6- بحارالأنوار: 73 / 329 / 11 منتخب میزان الحکمة : 196

7- بحارالأنوار: 93 / 321 / 31 منتخب میزان الحکمة : 196